دوسِت دارم از ته دل ٬ دلی که پر پر میزنه
دلی که ساز عشقتو از همه بهتر میزنه
دوسِت دارمـ حتی اگه یه شب به خواب من نیای
عاشقتم مثل همه حتی اگه منو نخوای
-----------------------------------------
ببار ای اشک سیل آسا که یارم بر نمی گردد
در این دنیای تنهایی به ما یاور نمی گردد
هزاران بار جان دادم به عشقش روز و شب اما
دریغا خُلقِ بی مهرش به ما خوشتر نمی گردد
-----------------------------------------
آنچنان کز رفتن گل خار می ماند به جا
از جوانی حسرت بسیار می ماند به جا
آه افسوس و سرشک گرم و داغ حسرت است
آنچه از عمر سبک رفتار می ماند به جا
“صائب تبریزی”
-----------------------------------------
عشقت نه سرسری است که از سر به در شود
مهرت نه عارضی است که جای دگر شود
عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان به در شود !
-----------------------------------------
از تو انتظار نداشتم دستمو رها کنی
من واست بمیرم و به دیگری نگاه کنی
باورم نمیشه که من از خدا تو رو بخوام
تو واسه یکی دیگه شبا خدا خدا کنی
-----------------------------------------
من و تو از تبار بی کسانیم
در این غوغا چه کَس را کَس بدانیم
کسی نشنیده فریاد کمک را
کمک کن تا برای هم بمانیم
-----------------------------------------
آمد بهار و حیف که ما را بهار نیست
وین جرعه ها به کام دلم خوش گوار نیست
گفتم بهار آمد و پر شد جهان ز گل
دیدم که یار نامد و گفتم بهار نیست …
-----------------------------------------
ای بی وفا ز داغ تو در دل شرر فتاد
وز دیده اشک غم ز محبت ثمر فتاد
جورم چنان بدل بنمودی که قلب من
گردیده پاره پاره و از تن بدر فتاد
گردآوری: مجله اینترنتی زیگیل